English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2312 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
foldboat U قایق قابل جدا کردن قطعات وبستن ان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reassembled U بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassemble U بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembles U بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembling U بستن قطعات سوار کردن قطعات
bin storage U انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
interim overhaul U پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
running spare U قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
on board spares U قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
parts explosion U رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
new work U عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
cartopper U قایق کوچک قابل حمل روی اتومبیل
cannibalised U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
canopy U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopies U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
replace U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replaced U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replaces U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replacing U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
rig U نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigs U نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigged U نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
disassembly order U دستور باز کردن و پیاده کردن قطعات یک وسیله
renovation U تجدید قطعات کردن
assemble U سوار کردن قطعات
assembled U سوار کردن قطعات
rebuilds U نوسازی کردن قطعات
assembles U سوار کردن قطعات
rebuild U نوسازی کردن قطعات
salvages U پیاده کردن کامل قطعات
dismantles U پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantling U پیاده کردن قطعات مونتاژ
salvage U پیاده کردن کامل قطعات
salvaged U پیاده کردن کامل قطعات
match mark U جفتن و جور کردن قطعات
salvaging U پیاده کردن کامل قطعات
dismounting U پیاده کردن قطعات و وسایل
dismantled U پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismount U پیاده کردن قطعات و وسایل
quadrat U به قطعات مستطیل تقسیم کردن
dismounts U پیاده کردن قطعات و وسایل
dismantle U پیاده کردن قطعات مونتاژ
connection of loom pieces U متصل کردن قطعات دار [قالی]
parcel U به قطعات تقسیم کردن توزیع کردن
parcels U به قطعات تقسیم کردن توزیع کردن
bin storage space U فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
reconditions U نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
recondition U نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
overhaul U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauls U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauling U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauled U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
reconditioned U نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
assembly U بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
fishplate U قطعات ریل را با وصله وصل کردن پشت بند
lubber's line U علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind U حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
carburizing U گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
rig in U باز کردن قطعات و باربندیها باز کردن وسایل و باربندی ناو
c clamp U گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
tack U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
boat U قایق رانی کردن
broach U سوراخ کردن قایق
broached U سوراخ کردن قایق
boats U قایق رانی کردن
capsize U واژگون کردن قایق
barges U با قایق حمل کردن
swamp U غرق کردن قایق
capsizing U واژگون کردن قایق
broaching U سوراخ کردن قایق
capsizes U واژگون کردن قایق
barged U با قایق حمل کردن
barge U با قایق حمل کردن
broaches U سوراخ کردن قایق
swamps U غرق کردن قایق
swamped U غرق کردن قایق
swamping U غرق کردن قایق
capsized U واژگون کردن قایق
bail U عمل خارج کردن اب قایق
scow U با قایق چهارگوش حمل کردن
ship water U نفوذ کردن اب بداخل قایق
cast off U باز کردن طناب قایق
ground tackle U وسیله مهار کردن قایق
lighter U با قایق باری کالا حمل کردن
steamboat U قایق بخاری باکشتی بخارسفر کردن
lighters U با قایق باری کالا حمل کردن
mooring U نقطه مهار کردن قایق به ساحل
head down U دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
mooring line U طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
port U بزرگ کردن لوله اگزاست سمت چپ قایق
head off U دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
boat space U فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
cabled U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
spill wind U سست کردن بادبان برای جلوگیری از تمایل قایق به یک سمت
cable U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
traveler U میله فلزی عقب قایق با حلقه برای وصل کردن طناب بادبان
showboat U قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
smithereens U قطعات
web stiffeners U قطعات تقویتی
parts list U لیست قطعات
trilcgy U یا قطعات سه گانه
bill of material U صورت قطعات
shatters U قطعات شکسته
staff section U قطعات سمبه
parts U قطعات یدکی
chosen fragments U قطعات منتخبه
cable accessory U قطعات کابل
chosen fragments U قطعات گزیده
flinders U قطعات شکسته
common items U قطعات عمومی
chrestomathy U قطعات منتخب
chrestomathy U قطعات برگزیده
main members U قطعات اصلی
common parts U قطعات عمومی
common hardware U قطعات عمومی
parts list U فهرست قطعات
spare parts U قطعات یدکی
shell fragments U قطعات گلوله
repair parts U قطعات یدکی
table of replaceable partes U فهرست قطعات
end product U مجموعه قطعات
parts peculiar U قطعات اختصاصی
analecta U قطعات ادبی
component drawing U رسم قطعات
shatter U قطعات شکسته
parts peculiar U قطعات مخصوص
cataloged U لیست قطعات کاتالوگ
investment castings U قطعات ریخته گی بسته
fragmenting U قطعات متلاشی خردکردن
common parts U قطعات یدکی عمومی
invar struts U قطعات فلزی ضد انبساط
analects U قطعات ادبی منتخبات
authorized parts list U لیست قطعات مجاز
bitty U متشکل از قطعات ریز
fracturing U مو برداشتن قطعات و وسایل
fragments U قطعات متلاشی خردکردن
fragment U قطعات متلاشی خردکردن
authorized parts list U سهمیه مجاز قطعات
catalogs U لیست قطعات کاتالوگ
nomenclature U نام گذاری قطعات
fractured U مو برداشتن قطعات و وسایل
cataloguing U لیست قطعات کاتالوگ
catalogues U لیست قطعات کاتالوگ
catalogued U لیست قطعات کاتالوگ
fractures U مو برداشتن قطعات و وسایل
catalogue U لیست قطعات کاتالوگ
cataloging U لیست قطعات کاتالوگ
fracture U مو برداشتن قطعات و وسایل
object assembly test U ازمون الحاق قطعات
bottom casting U قطعات ریخته گی بسته
weldment U قطعات بهم جوش خورده
end product U قطعات حاصله دستگاه نهایی
phrasing U ترتیب بندی قطعات موسیقی
wiggly block test U ازمون قطعات موج دار
component end item U قطعات و اقلام تجهیزات عمده
shards U شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
component change order U دستور تغییر قطعات یک وسیله
blocky U پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
shard U شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
bosses U ناف روی قطعات ریختگی قوز
disassembly U عکس عمل مونتاژ تجریه قطعات
anthologist U متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
collapsible form work U قالب قطعات پیش ساخته بتونی
sketchbooks U کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
bossing U ناف روی قطعات ریختگی قوز
bossed U ناف روی قطعات ریختگی قوز
boss U ناف روی قطعات ریختگی قوز
clapboards U قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
beef cuts U قطعات مختلف گوشت لاشهء گاو
clapboard U قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
borescope U ابزار چشمی برای بازرسی قطعات
sketchbook U کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
materiel history U خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
scooters U روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
scooter U روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
tackled U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
grout U بلغور قطعات کوچک و نامنظم سنگ دوغاب
sand casting U ریخته گری قطعات فلزی باقابهای ماسهای
vapor degreasing U غوطه ور ساختن قطعات دربخار حلالات داغ
backlash U خلاصی در اثر اتصال شل و یاسائیدگی قطعات در هرمکانیزمی
piece mark U شماره شناسایی که روی قطعات و وسایل حک میشود
dice U طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
dicing U طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
dices U طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
diced U طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
erectable U قابل راست کردن یا بنا کردن
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
tessera U قطعات کوچک مرمر یاشیشه مخصوص اجر موزاییک
Recent search history Forum search
1frangible
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com